유حرفهایی از جنس دلـــــــ❤ــــــ유

 

هنوز هم مرا به جان “تو” قسم مى دهند

مى بینى؛

 تنها من نیستم که رفتنت را باور نمى کنم

[ یک شنبه 17 / 9 / 1391برچسب:, ] [ 11:48 ] [ pireanssic ] [ ]

 

مینویسم نامه و روزی از اینجا میروم

با خیال او ولی تنهای تنها میروم

در جوابم شاید او حتی نگوید “کیستی ؟”

شاید او حتی بگوید “لایق من نیستی”

مینویسم من که عمری با خیالت زیستم

گاهی از من یاد کن ، حالا که دیگر نیستم

 

[ چهار شنبه 13 / 9 / 1391برچسب:, ] [ 16:50 ] [ pireanssic ] [ ]

فردا..

 

کاش میشد هیچکس تنها نبود
کاش میشد دیدنت رویا نبود
گفته بودی باتو میمانم ولی
رفتی و گفتی که اینجا جا نبود
سالیان سال تنها مانده ام
شاید این رفتن سزای من نبود
من دعا کردم برای بازگشت
دستهای تو ولی بالا نبود
باز هم گفتی که فردا میرسی
کاش روز دیدنت فردا نبود

[ جمعه 8 / 9 / 1391برچسب:, ] [ 19:59 ] [ pireanssic ] [ ]